برای حال خوش بلبل مکتب موسیقی اصفهان
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۵۵۲۱۷
هرچند علائم بیماری از چهرهاش نرفته اما باروی باز و شوخطبعی به اهالی موسیقی اصفهان خیرمقدم میگوید، در این عیادت یکساعته صحبت از بزرگان مکتب موسیقی اصفهان میشود از نینوازی استاد حسن کسائی گرفته تا خاطرات شیرین با استاد منوچهر غیوری محور صحبتها است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، ساعت از ۱۰ صبح گذشته است، هوای سرد پاییزی را میتوان بهخوبی احساس کرد اما این سردی هوا باعث نشده است که گرمای شوق عیادت با یکی از مفاخر مکتب موسیقی کم میشود، عدهای از استادان به نام آواز موسیقی و آواز اصفهان به همراه معاون فرهنگی سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی و رئیس اداره هنری شهرداری اصفهان قرار گذشتهاند از استاد آوازخوانی که پرورشیافته استاد بزرگ تاج اصفهانی که این روزها در بستر بیماری است، ملاقات داشته باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اولین چیزی که موقع ورود توجهم را جلب میکند طرحی از استادش تاج اصفهانی است که روی طاقچهای بر دیوار تزیینشده با آجرنمای اتاق قرار دارد و زیر آن نیز عکسی از خود استاد و محمدعلی کشاورز را قرار داده البته این تنها عکس اتاق نیست و در کنار چندین عکس دیگر عکسی از وی و برخی از اهالی موسیقی ایران در کنار هم نیز خودنمایی میکند.
نامش علیاصغر است و پنج سال پس از اشغال ایران توسط متفقین یعنی سال ۱۳۲۷ در اصفهان متولدشده است نام خانوادگیاش نشان از تبار اصیل اصفهانیاش دارد. سالها رنج و مرارت را تحمل کرده تا به استاد علیاصغر شاهزیدی مبدّل گشته است.
به گفتهی خودش از هفت، هشت سالگی میخوانده اما بهطور رسمی و برای یادگیری از ۱۳ سالگی آواز خواندن را شروع کرده، پدرش نیز دستی در آواز خواندن و نینوازی داشته و قبل از آن نیز که شاگرد تاج اصفهانی بشود از طریق رادیو با انواع دستگاههای آوازی آشنا شده و گوشهها را شناخته است؛ رادیویی که بعدها پذیرای خود او نیز شد.
در هنرستان موسیقی اصفهان نیز تدریس کرده اما بزرگترین واقعهی زندگیاش را شاگردی استاد تاج میداند. شخصیت تاج اصفهانی وی را چنان تحت تأثیر قرارداد که پس از ۴۰ سال از درگذشت تاج هنوز هرسال در سالگرد درگذشت او بزرگداشتی برگزار میکند.
به چهرهاش نگاه میکنم، هرچند علائم بیماری از چهرهاش نرفته اما باروی باز و شوخطبعی مخصوص مردم اصفهان به اهالی موسیقی اصفهان خیرمقدم میگوید، در این عیادت یکساعته صحبت از بزرگان مکتب موسیقی اصفهان میشود از نینوازی استاد حسن کسایی گرفته تا خاطرات شیرین با استاد منوچهر غیوری، نینواز برجسته کشور، هر چه هست دیداری از جنس ارادت اهالی موسیقی برای حال خوش بلبل مکتب موسیقی اصفهان است.
استاد شاهزیدی بیآنکه گلایه از برخی متولیان فرهنگی اصفهان کند، از سختیهایی که در بیماری اخیرش کشیده صحبت میکند اما این صحبت را زیاد ادامه نمیدهد و با شوخطبعی کامل و بیان خاطرات شیرین گذشته از اساتید بزرگ موسیقی مکتب اصفهان همچون جلیل شهناز، تاج اصفهانی، حسن کسایی صحبت به عمل میآورد.
در ادامه برای بهتر شدن حال استاد علیاصغر شاهزیدی، هنرمندانی همچون استاد حسن منصوری، مرتضی قاسمی، سعید مزدک قطعهای موسیقی را از دستگاه سهگاه اجرا میکنند و استاد منصور اعظمیکیا غزل معروف حافظ «تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد» را با صدای خوش برای استاد شاهزیدی اجرا میکند و این اجرا بهاندازهای برای استاد ارزشمند است که او را تحت تأثیر قرار داده و ابراز میکند که حال من را با اجرای این موسیقی بهتر از قبل کردید.
در ادامه استاد مرتضی قاسمی، تنبکنواز از این اقدام اداره هنری شهرداری اصفهان تشکر کرده و میگوید ما انتظار از دستگاههای متولی دیگر داشتیم که در طی مدت ناخوشی استاد از وی عیادتی به عملآورند که متأسفانه این امر تاکنون صورت نگرفته است و شهرداری اصفهان مثل همیشه بیش از هر دستگاه فرهنگی و هنری دیگری به هنرمندان شهر خود ارج نهاده و در خوشی و ناخوشی آنها در حد بضاعت خود به رسالت فرهنگی و هنریاش عمل میکند.
پایان این نشست یکساعته یک عکس یادگاری به درخواست خود استاد علیاصغر شاهزیدی میشود قبل از اینکه از استاد خداحافظی کنم بار دیگر بهعکسهای داخل اتاق نگاه میکنم، عکس نای بزرگانی که هر کدام در تاریخ موسیقی ایران بهویژه مکتب موسیقی اصفهان نقش اساسی داشتند و خوشا به حال مردم اصفهان که در شهری زندگی میکنند که مهد پرورش اینچنین هنرمندان و بزرگانی است.
به گزارش ایمنا، شاهزیدی خواننده و مدرس آواز و ردیفدان است که همنشینی با استادان گرانقدر حسن کسایی، جلیل شهناز و علی تجویدی فهم و درکی عمیق را از شیوه آوازی اصفهان به او داد. در کنار آن او شیوه سید عبدالرحیم اصفهانی و رهنمودهای سید محمد طاهرپور را نیز در آوازش به کاربرد. کسب رتبه نخست در رشته آواز در دومین آزمون سراسری باربد به سال ۱۳۵۷، تدریس آواز قریب به یک دهه در هنرستان موسیقی اصفهان و واحد موسیقی صداوسیمای اصفهان، و تدریس خصوصی آواز از سال ۱۳۶۴ تاکنون از فعالیتهای گسترده آموزشی او حکایت دارد. شاهزیدی علاوه بر تسلطی که به آواز ایرانی دارد با نواختن نی آشنایی بسیار دارد.
همچنین دیدار اهالی موسیقی اصفهان با استاد شاهزیدی امروز_سهشنبه دوم آبان ماه_به همت دفتر تخصصی موسیقی اداره هنری شهرداری اصفهان صورت گرفت.
کد خبر 698738منبع: ایمنا
کلیدواژه: علی اصغر شاهزیدی مکتب موسیقی اصفهان حسن کسائی جلال الدین تاج اصفهانی جلیل شهناز دفتر تخصصي موسيقي شهرداري اصفهان محسن منصوری مرتضی قاسمی شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق مکتب موسیقی اصفهان شهرداری اصفهان اهالی موسیقی تاج اصفهانی علی اصغر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۵۵۲۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرش، سفیر فرهنگی ایرانیان در دنیا/ هنرمندانی که رج به رج عشق میبافند
فرش ایرانی، یه عنوان یک سفیر فرهنگی در دنیاست و در بسیاری از نقاط جهان، وقتی از فرش ایرانی صحبت میشود، در ادامه نام فرش اصفهان است که همچون ستاره میدرخشد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، گره به گره فرش ایرانی با طرح و نقشهای اصیل، ارزشمند است زیرا زنان و دختران ایرانی، با ذوق و ظرافت هنری خود آن را بافتهاند؛ درواقع پشت هر گره از آن، دنیایی از امیدواری و ناامیدی، غم و شادی و به طور کلی، داستان یک زندگی است که با زبان هنر عجین شده است.
وقتی ساعتها و روزها پشت چارچوب قالی مینشینی و بعد کامل شدنش را میبینی، درست مثل یک نقاشی با رنگهای زیبا و طرح بی نظیر، تمام خستگی از تنت در میآورد و وقتی متوجه ذوق جهانیان برای داشتن این اثر میشوی، بیش از پیش انگیزه میگیری تا دوباره ساعتها و روزهایت را بگذاری و فرشی ببافی که جایش زیر پا یا روی دیوار است اما در اصل، روی چشمان هنردوستان، جا دارد.
بر همین اساس فتحعلی قشقاییفر عضو هیئت علمی دانشگاه فرش کاشان با تاکید بر اینکه فرش، در هنرهای سنتی ما بهعنوان سفیر فرهنگی در دنیا مطرح بوده و بهعنوان یکی از نمادهای با ارزش ایران، همیشه زیباییها و ارزشمندی فرهنگمان را به دنیا معرفی کرده است، اظهار میکند: این اثر، یک روزه به وجود نیامده بلکه در طول تاریخ به آن افزوده و به این اثر ماندگار در دنیا تبدیل شدهاست؛ دوره طلایی فرش ایران، در دوران صفویه، مخصوصاً دوره شاه عباس اول با پایتختی اصفهان رقم میخورد و این دوره، حاصل دورههای قبل خود مانند سلجوقی و قبل آن است که در دوره صفوی بیشترین ابداعات و نوآوریها در فرش ایران شکل میگیرد.
وی میافزاید: اصفهان با وجود ظرفیتهای هنری که داشته، خیلی خوب با تعالی هنر و صنعت، همسو شده و تبدیل به بخشی از شاخصهای مطرح دوره خود میشود، به گونهای که حاکمان بهعنوان هدیهای فاخر، آن را به ممالک دیگر هدیه و شکوه ساختگی خود را معرفی میکردند؛ امروز هم با همه محصولات متنوع هنری و غیرهنری، فرش ایرانی و فرش اصفهان بهعنوان یک هدیه ارزشمند مطرح میشود؛ فرش اصفهان در یک دوره کوتاه، ضعیف میشود اما از اواسط دوره قاجار با وجود هنرمندان مطرح در حوزه تولید فرش دستباف و نقاشان ماهر، دوباره این هنر احیا میشود و در بالاترین سطح خود در دنیا دیده میشود.
فرش اصفهان، تجلی از دوران گذشتهعضو هیئت علمی دانشگاه فرش کاشان بیان میکند: در هنر ایرانی، مکتب اصفهان یکی از مطرحترین مکاتب هنری مخصوصاً در حوزه نقاشی است و ویژگی فرش اصفهان این است که توانسته از آن مکتب، خارج نشود و تمام تلاشش به همافزایی سنت گذشته و خلاقیت و نوآوری در دوران معاصر است؛ در واقع فرش اصفهان، تجلی دوران گذشته با نگاهی کاملاً خلاقانه و هنرمندانه است.
قشقاییفر با بیان اینکه در حوزه زیباییشناسی فرش اصفهان، کاملاً میتوان یک نماد ایرانی به آن اطلاق کرد، میگوید: در زمینه مواد اولیه تولید، فرش اصفهان، فاخرترین مواد مورد مصرف از ابریشم تا پشم بسیار ظریفی که آن را کرک میشناسند دارد و با استفاده از رنگرزی طبیعی، ترکیب فوقالعادهای را به وجود میآورد؛ وقتی فرش اصفهان را در خانهها پهن میکنند، حس و حال طبیعت و نگاه فاخر به طرح و نقش دوره گذشته و امروز در آن دیده میشود؛ در واقع میتوان گفت هنرمند اصفهانی تلاش کرده تا بهشت را به منازل کسانی که فرش دوست دارند هدیه کند.
وی با اشاره به اینکه فرش دستباف، دو بعد هنر و صنعت را با هم دارد، خاطر نشان میکند: در واقع هنرمند هم بعد مصرفی بودن و نیاز روزمره و هم زیباییهایی که یک اثر هنری میتواند داشته باشد را به علاقهمند خود میدهد به نوعی میتوان گفت که فرش دستباف، هدیهای برای افرادی است که دوست دارند شادتر و با انرژیتر زندگی کنند زیرا فرش دستباف، خانواده را دعوت به شادی میکند و کسی که امید به زندگی بیشتر دارد به سمت آن میرود.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرش کاشان خاطرنشان میکند: اصفهان یکی از مراکز مهم فرشبافی دنیاست که سبکهای متنوعی از جمله فرشهای عشایری و روستایی دارد؛ جدای از سبک شهر اصفهان، شهرهایی مثل نجفآباد، کاشان، نائین، شهرضا که برای خود سبک متفاوتی در این حوزه دارند؛ با این حال ظریفترین فرش استان، در شهر اصفهان است که ترکیبی از چله ابریشم و نخ ابریشمی است که علاوه بر ظرافت برای علاقهمندان، میتواند به نوعی سرمایهگذاری از برندهایی که طی چند نسل توانستهاند از نظر کیفیت خود را ثابت کنند، تبدیل شود.
قشقاییفر با بیان اینکه افراد زیادی در اصفهان با تلاش خود فرش را در سطح جهانی حفظ کردند، اظهار میکند: یکی از مهمترین نمادهای این شهر در حوزه هنر، فرش دستباف اصفهان است که در اکثر مناطق جهان، سبکهای متفاوت فرش اصفهان را به خوبی میشناسد و تلاش میکنند نمونهای از آن را داشته باشد.
وی ادامه میدهد: حتی اگر فرش دستباف، زیر پا قرار گیرد مانند یک تابلوی نقاشی است و ذات آن از ابتدا طوری طراحی شده که مثل هنر موزائیک، روی زمین کار شود؛ یک ویژگیاش این است که یک تابلوی پویا است که اعضای خانواده، هر روز داستان جدیدی را در آن رقم میزنند؛ آنچه گفتیم به لحاظ نمادین بود اما از لحاظ کارکردی، محصولی است که چه روی زمین و چه روی دیوار، قابلیت استفاده دارد و از گذشته هم همینطور بوده است؛ امروزه با توجه به تغییر زندگیها، شاید جنبه تزئینی فرش، بیشتر شده باشد؛ در هر حال چقدر خوب است که قطعه کوچکی از فرش اصفهان را بهعنوان نماد فرهنگی در خانه داشته باشیم.
قالیبافی اصفهان، جلوهای از کاشیکاری قدیم استفاطمه شیرسپهر، استاد دانشگاه در رشته فرش نیز در این باره اظهار میکند: بعد از دوران صفویه، حدود ۲۰۰ سال رکود فرش رخ داد تا در دوره ظلالسلطان و به شکل عجیبی، احیای مجدد مکتب فرش دستباف اصفهان را داشتیم چرا که وی، اخبار دارالخلافه پایتخت را دنبال میکرد و با توجه به اینکه حمایت در دربار ناصرالدین شاه از هنر شروع شده بود، او نیز چنین کرد.
وی میافزاید: بسیاری از شگردها و فنون و تکنیکهای دوره صفوی، فراموش شده بود و این مکتب فرش با آزمون و خطا کار خود را شروع کرد که گاهی به موفقیت و شکست منجر میشد تا اینکه در دوره پهلوی اول، مکتب فرش اصفهان، اسلوب خود را طوری که امروز، مکتب فرش اصفهان خوانده میشود، پیدا کرد و ادامه هنر صفوی شد؛ البته نه ادامه فرش آن بلکه ادامه کاشیکاری آن دوره شد زیرا برای بافت فرش با سبک صفوی، دیگر فرشهای دستباف آن زمان در دسترس نبود و تقریباً همه آنها دوره قاجار از ایران، خارج و به موزههای بزرگ خارج از کشور منتقل شده بود؛ بهطور کلی میتوان گفت مکتب نوین فرش اصفهان، ادامه کاشیکاری صفوی است که خیلی از فرش صفوی دور نیست.
فرق میان فرش دستباف و ماشینی، فاصلهای میان نقاشی تا پوستر استاستاد دانشگاه رشته فرش ادامه میدهد: همیشه، روح هنری که متأثر از زمانه است در هنر جاری است؛ رمز و راز آنکه از دل فرهنگ ایرانی و این منطقه بهعنوان مرکز ایران وجود دارد، همیشه در دل آثار بزرگ هنری جای دارد و این، روح است که فرش دستباف را از ماشینی تمایز میدهد.
شیرسپهر با بیان اینکه در این رشته هر هفته و هر روز با مسائلی که گاه ضربه زننده و منفی است روبهرو هستیم، خاطر نشان میکند: هرچند گاهی هم اتفاقات خوب میافتد، مثل حراجیهای بزرگ دنیا که گاهی فرش اصفهان از دوره صفوی، رکوردشکنی قیمت کرده و همه را خوشحال میکند اما مشکلاتی هم وجود دارد که با تحریم و مشکلات اولیه وجود دارد؛ سالی نیست که شاهد تعطیلی کارگاههای فرش دستباف نباشیم که دلایل به هم پیوسته مانند تغییر فرهنگ زندگی در کل دنیا دارد؛ مردم، دیگر فرش دستباف داشتن را جزو نیازهای خود دیگر نمیدانند، همچنین مشکلات تحریم، جابهجایی ارز، داد و ستد در مسائل تجارت بینالملل و مشکلاتی که بدنه سنتی بازار در خود دارد مثلاً مطلع نبودن از تجارت جدید و بینالملل، از جمله مشکلات این حوزه است، البته در بین جوانان، انرژیها و استعدادهای زیادی وجود دارد که در حال کار هستند، با این حال، بدنه اصلی آن، قشر میان سال به بالا و سنتی هستند.
وی ادامه میدهد: حتی در نمایشگاههایی بینالملل در خارج از کشور هم کسانی که فرش ایرانی را به خوبی میشناسند، از قشر قدیمیاند که با فرهنگ قبلی زندگی میکنند و ای کاش میدانستیم که چقدر فرش دستباف با ماشینی فرق دارد؛ در واقع مثل تفاوت پوستر از اصل یک نقاشی است، هرچند کاربرد یکسانی دارند
استاد دانشگاه رشته فرش با بیان اینکه مهمترین کاری که مردم میتوان انجام دهند، آشنا کردن فرزندانشان با شکوه فرش ایرانی است، میگوید: شاید میتوان گفت که دومین پرچم ملی ما، فرش دستباف است؛ به طور کلی باید علاوه بر آموزش به فرزندانمان، با آنها درباره تفاوت آثار دستی و ماشینی صحبت کنیم، بعضی خانوادهها، توان مالی خرید فرش دستباف را دارند اما به استفاده آثار هنری اصل، آنچه مادران و خواهران ما طی ساعات طولانی و با عشق میبافند، توجهی ندارند؛ امیدوارم شاهد بازگشت شکوه فرش دستباف ایرانی که در بدنه جامعه ایرانی رخنه کرده باشیم، ایرانیان ملتی صبور و قالیباف هستند و نمیتوان تعبیر بهتری از آنها داشت.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، شکوه فرش دستباف ایرانی، قرنهاست که پیش چشم جهانیان است و حیف است که چنین سرمایهای که جزئی از هویت ماست، در خانهها وجود نداشته باشد؛ امید که با تدابیر اندیشیده شده، این هنر بی مثال، دوباره به خانه تکتک ما بازگردد.
کد خبر 748968